پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۰۰(ویژه خانواده)، روشهای درمان وسواس بانوان.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
مقدمه
وسواس نشانهای از بیماری روحی و روانی و سرچشمه آن وسوسه شیطان و تردید است و باید هرچه سریعتر درمان شود. حضرت علی(علیه السلام) فرموده است: «الْمُرِيبُ أَبَداً عَلِيل؛[1] کسی که همه چیز و همه کس را به چشم تردید و شک نگاه میکند، همواره بیمار است». روانپزشکان وسواس را یک نوع بیماری میدانند که نیاز به درمان دارد. بسیاری فکر میکنند وسواس تنها یک بیماری فکری است که روی روح اثر دارد، در حالیکه این بیماری جسم را هم از بین میبرد. این بیماری چنان عذابآور است که حضرت موسی(علیه السلام) وقتی سامری را نفرین کرد به مرض وسواس دچار شد. علامه طباطبائی در ذیل آیه شریفة 97 در سوره مبارکه طه «فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ» مینویسد: سامرى بر اثر نفرين حضرت موسى(علیه السلام) به مرض وسواس گرفتار شد و با نزديک شدن افراد به خود احساس وحشت مىكرد و مىگفت: «لا مساس؛ به من نزديک نشويد». آری او مبتلا به مرض وسواس شد، بهطورى كه از مردم وحشت مىكرد و مىگريخت و فرياد مىزد: «لامساس لامساس».[2]
بررسیها نشان میدهد با وجود اینکه اختلالات روانی در زن و مرد مساوی است، اما وسواس در بین خانمها شیوع بیشتری دارد.[3] وسواس در پاکی و نظافت، وسواس در مورد خطاها، وسواس در مورد روابط خانوادگی، وسواس در مورد حساسیت نسبت آینده فرزندان و وسواس در مورد نگرانیهای مختلف زندگی از جمله مصادیق مختلف وسواس در بانوان است. با توجه به اهمیت موضوع وسواس این نوشتار در صدد ارائه روشهای درمان این مشکل روانی در محدوده این مجال است. البته از آنجا که درمان وسواس اختصاص به زن و مرد ندارد، روشهای ارائه شده عمومیت دارد و مختص زنان نیست.
مفهوم وسواس
وسواس که خاطره و خواطر شیطانی نیز نام دارد، در لغت به معنای صدایی آرام و پنهانی است.[4] در مفردات راغب آمده:
وسواس در اصل صدای آهستهای است که از بههم خوردن زینت آلات برمیخیزد. سپس به هر صدای آهسته گفته شده است و در اصطلاح به خطورات و افکار بد و نامطلوبی که در دل و جان انسان پیدا میشود و شبیه صدای آهستهای است که در گوش فرو میخوانند، اطلاق گردیده است.[5]
وسواسی به کسی میگویند که این خطورات بهطور مستمر برای او پدید میآید و او نیز به آن ترتیب اثر میدهد.
روشهای درمان وسواس
برای درمان بیماری روحی و جسمی وسواس راههای مختلفی وجود دارد که به برخی از آنان میپردازیم:
1. پذیرفتن بیماری وسواس
در مرحله اول شخص باید بپذیرد که بیمار است اگر فرد مبتلا به وسواس نپذیرد که بیمار است درمان پذیر نیست. او باید به نشانههای وسواس توجه کند که آیا رفتار و افکار او مثل وسواسیها هست یا نه؟ اگر خود را بیمار نداند هرگز به فکر علاج نخواهد افتاد. او اگر متوجه بیماری نیست رهنمود دادن به او هیچ اثری ندارد. اینگونه اشخاص همانهائی هستند که حضرت عیسی(علیه السلام) هم با دم مسیحائی خود، وی را نمیتواند درمان کند.[6]
2. امدادهای معنوی
عبادت به معنای یاری جستن از قدرت بینهایت خداوند است. انسان با یاد خداوند، آرامش مییابد. بهیقین دعا، نماز، روزه[7] و توسل در آرامش روانی و کاهش اضطراب وسواسیها اثر بهسزایی دارد. امام رضا(علیه السلام) فرمود: «إِذَا حَزَنَک أَمْرٌ شَدِیدٌ فَصَلِّ رَکعَتَین؛[8] زمانی که گرفتاری شدیدی تو را غمگین سازد، دو رکعت نماز بخوان». امام صادق(علیه السلام) فرمود: «لَا يَتَمَكَّنُ الشَّيْطَانُ بِالْوَسْوَسَةِ مِنَ الْعَبْدِ إِلَّا وَ قَدْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ اسْتَهَانَ وَ سَكَنَ إِلَى نَهْيِهِ وَ نَسِيَ اطِّلَاعَهُ عَلَى سِرِّه؛[9] شيطان موفّق به وسوسهي بندهاي نميشود مگر آنگاه كه از ياد خدا روي بگرداند و آن را سبك بشمارد و در جايگاه نافرماني خدا قرار گيرد و فراموش كند كه خدا بر پنهان او آگاه است».
3. تقویت باورهای دینی
برای درمان وسواس لازم است باورهای دینی تقویت شود. چون از مهمترین عوامل وسواس دوری از آموزههای دینی است. بیتردید رفتار افراد وسواسی برای جلب رضایت خدا نیست. فرد دارای وسواس میگوید به دلم نمیچسبد. عمل آدم وسواسی ربطی به تقوا و تدین ندارد.
حضرت امام خمینى; در کتاب ارزشمند شرح چهل حدیث مىنویسد:
بدانكه وسوسه و شک و تزلزل و شرک و اشباه آنها از خطرات شيطانيه و القائات ابليسيه است كه در قلوب مردم مىاندازد؛…اگر از كمال تقوا و احتياط در دين است، چه شده است كه بسيارى از اين وسواسىهاى بىجا و جاهلهاى متنسک راجع به امورى كه احتياط لازم يا راجح است احتياط نمىكنند؟ تا كنون كى را سراغ داريد كه در شبهات راجع به اموال، وسواسى باشد؟ تاكنون كدام وسواسى عوض يک مرتبه زكات يا خمس چند مرتبه داده باشد؟ و به جاى يک مرتبه حج چند مرتبه رفته باشد؟ و از غذاى شبههناک پرهيز كرده باشد؟[10]
4 . تفکر دربارۀ سرمایه های تلف شده
اگر یک وسواسی به سرمایههای از دسترفته از لحاظ مادی و معنوی توجه کند یقیناً در رفتار خود تجدیدنظر خواهد کرد. عمر ما بهترین سرمایه است که شیطان از ما میگیرد. بدن از بهترین سرمایههای انسان است که در اثر وسواس فرسوده میشود و مشکلات پوستی، زانو درد، آرتروز، دردهای مفصلی، دیسک کمر، سائیدگی زانوها بخشی از فرسایش جسم وسواسیهاست. همچنین خستگی و افسردگی روحی از دیگر موارد اسراف در سرمایههاست. این در حالی است که امام باقر(علیه السلام) فرمود: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) يَتَوَضَّأُ بِمُدٍّ وَ يَغْتَسِلُ بِصَاع؛[11] رسول الله(صلی الله علیه و آله) با یک مُدّ آب (750 گرم) وضو میگرفتند و با یک صاع آب (3 لیتر) غسل میکردند»
اساسا ترک وسواس امر آسانی نیست ولی در صورت پافشاری در ترک، آسان خواهد شد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرماید: «إِذَا خِفْتَ صُعُوبَةَ أَمْرٍ فَاصْعُبْ لَهُ يَذُلَّ لَكَ وَ خَادِعِ الزَّمَانَ عَنْ أَحْدَاثِهِ تَهُنْ عَلَيْكَ؛[12] هرگاه از سختی و دشواری کاری ترسیدی، در برابر آن، سرسختی نشان بده، که رامت میشود و در برابر حوادث روزگار، چاره اندیشی کن، که بر تو آسان میشود».
5 . الگوگیری از بزرگان دینی
الگوگیری از رهنمودها و رفتار بزرگان از مهمترین روشهای درمان وسوسه است، همانطوری که قبلا به وضوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) اشاره شد دیگر بزرگان ما نیز چنین بودند. ماجرای برخورد فقیه بزرگ صاحب جواهر با یک شخص وسواسی در این مورد آموزنده است. [13]شیخ محمد حسن نجفی، فقیه بزرگ شیعه صاحب جواهر دیده بود که: شخصی از خزینه حمام[14] بیرون میآید، چند قدمی میرود، بعد برگشته، داخل خزینه میشود. صاحب جواهر فهمید که او به وسوسه مبتلا است. پرسید: چرا چنین میکنی؟ گفت: چون زمین حمام پاک نیست و بخاری که از آن جا بلند میشود، نجس است و وقتی که بخار به بدن من میخورد، نجس میشود. به همین خاطر، برای شستن بدنم برمیگردم. آن شخصیت بزرگ، خواست ذهن او را با حرفی که از سنخ همان خیال او است، منصرف کند. فرمود: آری، درست میگویی، لکن چون بخار از آن طرف به آب خزینه اتصال دارد، نجاست به آن سرایت نمیکند. او متقاعد شده، بیرون رفت. پس از آن، دیگر آن کار را تکرار نکرد.[15]توجه به سیرۀ بزرگان و همچنین مرور خاطرات وسواسیهای رها شده از چنگال وسواس هم مفید است.
6. توجه به فتوای فقها
کسی که وسواس دارد باید در مورد مسائل احکام بهمقدار متعارف اکتفا کند و ذرهای بیشتر از دیگران در موضوعات دینی تکرار ننماید. در این مورد فقها ضمانت نمودهاند که تکلیف شرعی آدم وسواسی همان مقدار متعارف است که دیگران انجام میدهند اعم از آنکه به یقین برسد یا نرسد. حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ سؤال یک خانم وسواسی برای درمان وسواس چنین رهنمود دادهاند:
افراد وسواسی که دارای حساسیت نفسانی شدیدی در مورد نجاست هستند، لازم است برای رهایی خود از بیماری وسواس به توصیههای زیر عمل کنند:
الف. از نظر شرع مقدس، در طهارت و نجاست، اصل بر طهارت اشیا است یعنی در هر موردی که کمترین تردیدی در نجس شدن آن برایشان حاصل شد، واجب است حکم به عدم نجاست کنند.
ب. اگر گاهی یقین به نجاست هم پیدا کردند باید حکم به عدم نجاست کنند، مگر در مواردی که نجس شدن یک شیء را با چشمان خود ببینند به طوری که اگر فرد دیگری هم آن را ببیند یقین به سرایت نجاست پیدا کند، فقط در این موارد باید حکم به نجاست کنند. استمرار اجرای این حکم در مورد افراد مزبور تا زمانی است که این حساسیت به طور کلی از بین برود.
ج . هر شیء یا عضوی که نجس میشود برای تطهیر آن یکبار شستن با آب لولهکشی بعد از زوال عین نجاست کافی است. تکرار در شستن یا فرو بردن آن در آب لازم نیست، و اگر شیء نجس از قبیل پارچه و مانند آن باشد بنابر احتیاط باید به مقدار متعارف فشار و یا تکان داده شود تا آب از آن خارج گردد.
د. دین اسلام دارای احکام سهل و آسان و منطبق با فطرت بشری است، لذا آن را بر خود مشکل نکنند و با این کار باعث وارد شدن ضرر و اذیت به جسم و روحشان نگردند. حالت دلهره و اضطراب در این موارد، زندگی را بر ایشان تلخ میکند و خداوند راضی به رنج و عذاب ایشان و کسانی که با آنها ارتباط دارند نیست. شکرگزار نعمت دین آسان باشند و شکر این نعمت، عمل بر اساس تعلیمات خداوند تبارک و تعالی است.
هـ . این حالت، یک وضعیت گذرا و قابل علاجی است. رهایی از آن، احتیاج به رؤیا و معجزه ندارد، بلکه باید ذوق و سلیقۀ شخصی خود را کنار گذاشته و متعبد و مؤمن به دستورات شرع مقدس باشند. افراد بسیاری بعد از ابتلا به آن با روش مذکور از آن نجات یافتهاند. به خداوند توکل کنید و نفس خود را با همت و اراده آرامش بخشید. انشاء الله موفق باشيد.[16]
آیت الله مکارم شیرازی نیز در پاسخ به سؤال یک خانم که به وسواس شدید مبتلا بوده است، چنین میگوید: «شما باید تسلیم حکم خدا باشید. حکم خدا این است که به مقدار متعارف بشویید، بقیّه براى شما «پاک» است، هر چند حالت وسواس به شما میگوید نجس است، این روشنترین راه است و بسیارى از این طریق درمان شدهاند».[17]
7. توجه به عوامل وسواس
برای درمان وسواس، شناخت ریشهها تأثیر فراوان دارد. مثلاً شناخت عواملی مانند: ضعف روحی، جسمی و سوء تربیت از ریشههای آن است. در این صورت لازم است روح و جسم تقویت شده و تربیت هم اصلاح شود، چرا که ممکن است والدین در تربیت فرزندان دچار افراط و یا تفریط شده باشند. امام محمدباقر(علیه السلام) فرموده است: «شرّ الآباءِ مَنْ دَعاهُ الْبِرُّ اِلَی الاْفراطِ.»[18]بدترین پدران کسی است که نیکی [به فرزند] را به حد افراط برساند.» در اینجا یکی از دو حالت متصور است:
اول: سهل انگارى بیش از حد مادران در رفتار با کودک، بهگونهاى که این طرز فکر در کودک ایجاد گردد که هیچکس در مسائل نجاست و پاکى و رفتارهاى کودکانهاش او را تحتنظر و کنترل نداشته و در نتیجه خودش باید از خود مواظبت کرده و رفتارهایش را کنترل کند و چون کودک قدرت تشخیص کافى ندارد، دچار وسواس و حساسیت بیش از حد مىگردد.
دوم: سختگیرى بیش از اندازه مادران در طهارت و نجاست کودک، موجب وسواس او در آینده میشود و زمینة اذیت و آزار کودک و حسّاس شدن و دقت کردن بیش از اندازه او را فراهم مىآورد.
8. بی اعتنایی به وسوسه ها
از اساسیترین راهکارها برای درمان وسواس عملی و وسواس فکری، بی اعتنایی به وسوسههاست. افراد وسواسی نباید به وسوسهها اعتنا کنند. برای مبارزه با وسوسهها بهتر است عهد و پیمان ببندند، یا نذر کنند، خود را جریمه کنند و با این روش طلسم اعتنا به وسوسهها و به دنبال آن طلسم تکرار را بشکنند. درمان اصلی و اساسی وسواس فکری و عملی بیتوجهی و بیاعتنایی و بیخیالی است. مثلاٌ کسی که در اعمال عبادی وسواس دارد، با خودش عهد کند که من یک بار میشویم، یک بار وضو میگیرم و یک بار غسل میکنم. قرائت را یک بار میخوانم. و اصلا به وسوسههای شیطان توجه نمیکنم. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «إِنَّمَا يُرِيدُ الْخَبِيثُ أَنْ يُطَاعَ فَإِذَا عُصِيَ لَمْ يَعُدْ إِلَى أَحَدِكُمْ؛[19] شيطان پليد مىخواهد از او اطاعت شود، اگر به وسوسههایش اعتنا نشود به سراغ كسى از شما نمىآيد». البته اگر انسان به وسوسههای شیطانی گرفتار نبود، ملکوت آسمانها را به چشم مشاهده میکرد.[20] شاعر میگوید :
در راه عشق وسوسه اهرمن بسى است هشدار و گوش دل به پیام سروش کن[21]
9. شناخت پیامدهای وسواس
تصور کنید فردی که چندین ساعت در حمام به شستشوی خود مشغول است. چه وقت و انرژی مفیدی را از دست میدهد. یا فردی به این دلیل که حتی اگر از یک متری سطل آشغال رد شود، احساس میکند که ممکن است نجس یا کثیف شود، هیچوقت منزل را ترک نکند. و یا خانم خانهداری پس از یک مهمانی همه لوازم را باید بشوید. و موارد اینچنینی بسیار. چه صدماتی را به خود و اطرافیانش وارد میکند بنابراین پیامد وسواس و افکار مزاحم به معنی تخریب زندگی خود فرد و اختلال و سلب آسایش و آرامش برای دیگران است و پیامدهای بسیار مخرب دیگر که شرایط بیماری را وخیمتر و بدتر میکند.[22] اگر خانمها به برخی از آثار وسواس در زندگی خانواده خود دقت کنند و آثار شوم آن را در تزلزل خانواده ببینند، بیتردید در رفتار خود تجدیدنظر میکنند. به عنوان مثال مردی میگوید:
از زنم خیلی راضی هستم. همهجور هنری بلد است از کدبانوگری و آشپزی بگیرید تا هر کاری که فکرش را کنید. صداقت و مهربانی در وجودش موج میزند. خلاصه از هر نظر نمره زنم 20 است، برای همین کارهایش است که بیاندازه دوستش دارم و عاشقش هستم. اما مشکل بزرگی دارم و چیزی نمانده روانی شوم. آن هم وسواس بیش از اندازه است که آبرو برایم نگذاشته و با کارهایی که میکند جرأت نمیکنم به مهمانی بروم یا مهمانی را به خانهام دعوت کنم… مدام میگوید بقیه کثیف هستند و فقط من تمیزم. اصلاً هم وسواس ندارم. با این که او را خیلی دوست دارم، اما با این شرایط چیزی به روانی شدن خودم هم نمانده است. هر جور هم با او صحبت میکنم، دلیل و منطق میآورم، اهمیت نمیدهد. چون هزارویک دلیل بیربط برای کارهایش میآورد. دیگر نمیدانم چکار کنم و از این وضعیت خسته شدهام.[23]
10. مراجعه به روانپزشک
در برخی از موارد برای بهبود روند درمان، بهتر است به روانشناس بالینی و روانپزشک مراجعه شود.
سایر توصیه های کاربردی
ضبط کردن رفتار، نوشتن افکار، تلقین شیطانی بودن وسواس، تغییر شرایط آبوهوا و شرایط زندگی، دوری از افکار رویایی، استعاذه و مداومت به ذکر الهی،[24] پر کردن اوقات فراغت، گسترش زندگی جمعی، مسافرتهای دستهجمعی و دوری از بیکاری و تنهایی، فاصلهگرفتن از افراد وسواسی، [25] تقويت افكار مثبت برای مقابله با افكار منفی، کسب معرفت بیشتر با مطالعه منابع مربوطه، تعقل در موضوع خودآزاری و دیگرآزاری، یاری خانواده وسواسی، رفع رذائل اخلاقی همچون تکبر و غرور و زیادهخواهی و خود را بالاتر از انبیاء و اولیاء دانستن، دوری از تحقیر دیگران، ورزش کردن و بالاخره خواندن مرتب نمازهای یومیه در موقع معین و انجام عبادات مقرر آرامبخش است.
نگارنده: حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم پاکنیا تبریزی